برگشته ام امروز ، از مرکز باران
درجمع سیمین ساق ،درمحضر یاران
یک هفتۀ زیبا ، با جنگل و دریا
با ساحل و بیشه ،با خواب و با رویا
رفتم به ماسوله ، زیبا و سرپا بود
هرسو نظرکردم ، پرشور و غوغا بود
در راه شهر رشت ، با نادر و هومن
دیدم بهشتی سبز ،کو نام آن فومن
عطرنفس هاشو ، ماندیم و بوییدیم
در هر طرف هرسو ، یک شاخه گل چیدیم.
تا انزلی رفتیم ، با شور و با امید
تا ساحل دریا ، با ناصر و ناهید
مرداب زیبا و نیلوفرآبی
مسحور ومستم کرد ، پروازمرغابی
از بهر دیدار ، آن یاور دیرین
آن میر کاتوزی ،آن شاعرشیرین
باز آمدم تا رشت ،در محضرش قبراق
گفتیم و پرسیدیم ، از سایت سیمین ساق
القصه این سوغات ، تقدیم می گردد
شرح سفر بعدا” ، تقویم می گردد
اینک به تصویری ،دلشاد تان سازم
با ساحل و دریا ،همرازتان سازم
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: اجتماعیاتکشکول متفرقه جات
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 76 الی .....
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 51 الی 75
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 26 الی 50
تک بیت های عاشقانه _ سری اول _ شامل ابیات 1 الی 25
جان بسر
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 7
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - بچه محل
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 6
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 5
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 4
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 3
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 2
بداهه فرمودند ، عرض کردم -1
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - ما چه لایق
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - شاخ سبیل همایونی
حس خوبی است حس تهرانی
باید ببینم تا به کی
زمستان رفت وماندت رو سیاهی
خدا رحمت کند سیمین ما کو؟
قصه فیل و آن شب تاریک
منم و لا اله الا او
به گمانم که عاشقت هستم.
بگو از جان ما چه می خواهی؟
چون چربی و قند و اوره بالاست
سر راهت
تو تنها نیستی
من آدمم
تنهایی ممتد
مسلخ عشق
گرمای خورشید
چلچراغ
سکوت
نه تو عاشق شده ای
فلبت را ربوده ام
دلم را
و من همیشه فریادم
زبان احساسم
شام تا شام
بیات عشق
همیشه عاشق
آغاز
دو چشمت
خانه دوست کجاست
اهل حقم
توهم
کبر و غرور
سی سال حماقت
آدم و حوا